فیلمی که زندگیست
به شدت دلم میخواست به دلیل حمایت از دیگر هنرمندانی که ناجوانمردانه مورد بی مهری قرار گرفته اند، اهالی هنر، از نمایش فیلمهایشان در جشنواره فجر انصراف دهند اما زمانیکه "جدایی نادر از سیمین" را (البته نه در جشنواره) دیدم دیگر آنقدرها هم مطمئن نبودم که آیا باز هم دلم میخواست فرهادی برای باز پس گرفتن مجوز ساخت فیلمش ابراز پشیمانی نکند از عقایدی که به زبان آورده و یا قید نمایش فیلمش را بزند یا نه.
به جرات میتوانم بگویم دیگر آن قطعیت قبل، با دیدن چشمان معصوم ترمه و دیالوگهای ناب حجت، با بازی بی نظیر شهاب حسینی، برایم رنگ باخت.
در سکانس ابتدایی فیلم، اصغر فرهادی به یکباره تماشاگر را بدون مقدمه چینی، به داستان هل میدهد. سیمین (لیلا حاتمی) میخواهد برای ساختن آینده ای بهتر برای دخترش ترمه (سارینا فرهادی)، به آمریکا مهاجرت کند اما شوهرش نادر (پیمان معادی) به دلیل پرستاری از پدر بیمارش نمیتواند ایران را ترک کند. سیمین برای راضی کردن نادر به مهاجرت، تقاضای طلاق می کند تا او را مجبور کند به خواسته اش تن دهد. اما شرایط آنطور که میخواهد پیش نمی رود. سیمین خانه را ترک می کند و نادر مجبور می شود برای کارهای خانه و نگهداری از پدرش، راضیه (ساره بیات) را که از طبقه پایین جامعه است، استخدام کند.
"جدایی نادر از سیمین" فیلمی است به شدت ایرانی که با دیدنش دغدغه های جامعه امروزی ایران جلوی چشممان رژه می رود. فیلم بسیار شریفی که با ظرافتی مثال زدنی مسائلی که اینروزها همه ما با آن درگیریم را به طرزی بسیار ساده و در عین حال ماهرانه به تصویر می کشد. سادگی روایت فیلم و عدم وجود یک قهرمان، چیزی ست که در "جدایی نادر از سیمین" به مذاق بیننده خوش می آید و به عقیده من به باورپذیرتر شدن کاراکترها کمک شایانی میکند.
اینکه در این فیلم چیزی به عنوان خیر و شر وجود ندارد و اصولا نمی توان از کاراکتر خاصی جانبداری کرد بسیار هوشمندانه هست. عکس العملی که هر یک از شخصیتها در مواجه شدن با مسائل دارند، دقیقا مانند خود ماست. نادیده گرفته شدن نکات ریزی که در زندگی همه ما وجود دارد و زمینه ساز به وجود آمدن مسائل بزرگ تر می شوند چیزیست که اصغر فرهادی با دقت بی نظیری به تصویر می کشد. تماشاگر در طول تماشای فیلم نمی داند می خواهد کدام طرف پیروز ماجرا باشند و این به چالش کشیدن بیننده، بسیار لذتبخش است.
همواره معتقد بودم فرهادی کارگردانیست فرای چهارچوب ها و قواعدی که بیشتراوقات خوب نیستند و جزو معدود کارگردانهاییست که بسیار جسارت زیر پا گذاشتن این قواعد دست و پا گیر را دارد. به عقیده من "جدایی نادر از سیمین" اوج به رخ کشیدن فرهادی در کنار گذاشتن چهارچوب ها و به تصویر کشیدن زندگی واقعی ست.
اهمیت دادن به شعور تماشاگر و دخیل کردن بیننده در تصمیم نهایی ترمه مبنی بر انتخاب شیوه زندگیش چیزیست که در سینمای امروز ایران که اکثر فیلمهایی که ساخته می شوند آثاری هستند مبتذل که رسما به شعور بیننده توهین می کنند، جای سپاسگزاری دارد.
در سکانسی که راضیه با دفتر مرجع تقلیدی تماس می گیرد تا مطمئن شود حمام کردن پیرمرد بیماری که مسئول نگهداری از اوست، گناه دارد یا نه، احساس می کنم چقدر این کاراکتر برایم ملموس است و اصغر قرهادی چه ساده و با مهارت توانسته است کاری کند که بین تفکیک فیلمش با دنیای واقعیم دچار مشکل شوم.
"جدایی نادر از سیمین" به شیوه ای کاملا ماهرانه نشان می دهد که چگونه فاصله گرفتن از دنیای پاک و صادقانه نوجوانی برایمان اتفاق می افتد و نشانمان میدهد که دروغ از کجا و چگونه توانسته بکارت روحمان را برباید. در سکانسی که ترمه پس از پاسخ دادن به قاضی، در ماشین آنطور مظلومانه برای قربانی کردن بکارت روحش اشک می ریزد، بیننده با تمام وجود شکستنش را حس می کند و خود با او می شکند.
شهاب حسینی بی شک یکی از بی نظیرترین بازیهایش را در این فیلم ارائه میدهد. سکانسهای نفس گیری که به هیچ عنوان نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت و شاید بتوان گفت تکرار ناپذیرند. دیالوگی که حجت (شهاب حسینی) به نادر می گوید: "چرا تا ماهارو می بینین فکر میکنین ما یه مشت حیوونیم که از صبح تا شب زنمونو میزنیم؟" هنوز هم مانند پتک به سرم می کوبد...
چیزی که اصغر فرهادی با "جدایی نادر از سیمین" برایمان به ارمغان آورده این است که تمام کاراکترها اینقدر خوب از آب درآمده اند که تماشاگر در طول دیدن فیلم به هیچ عنوان با آنها احساس غریبه گی نمی کند، هیچ تلاشی لازم نیست برای درک کاراکترها زیرا به قدری آشنایند که بدون تفکر می توان 4 نمونه از هرکدام در دنیای واقعی نشان داد.
در واقع به جرات می توان گفت جادوی اصغر فرهادی در "جدایی نادر از سیمین" نشان دادن دنیای این روزهایمان بر روی پرده سینماست.
Ghashang neveshte budi Arezoo joonam.
پاسخحذفDelam mikhad in filmo bebnam kheili.
behnaz
کاش میتونستی بیبینی. عید بیا ایران باهم می بینیم عزیزم
پاسخحذفبازگشتتو تبریک میگم
پاسخحذفچگونه فاصله گرفتن از دنیای پاک و صادقانه نوجوانی برایمان اتفاق می افتد و نشانمان میدهد که دروغ از کجا و چگونه توانسته بکارت روحمان را برباید.
پاسخحذفبه عقيده من اين جمله عالي كه نوشتي عصاره اين فيلمه و ميشه يه مقاله مستقل جامعه شناسي دربارش نوشت. خيلي خوشحالم كه اين قدر ديد ريزبيني داري. نوشته هات هم روز به روز حرفه اي تر ميشن. تبريك
علی عزیز ممنون :)
پاسخحذفمرسی هومن جان، راستش با تمام اعتقادم نوشتم این قسمتو
سونامی ژاپن رو که دیدم یاد کارتون پونیو افتادم. وحشتناک بود. خدا چرا با مردم این کارو میکنه؟؟؟
پاسخحذفآره علی جان، خیلی وحشتناکه. خدا هم انگار عزمشو جمع کرده چیزایی نشونمون بده که شکرش کنیم به خاطر اینکه در این نکبتیم نه در نکبت ژاپن. هرچند که ترجیح میدادم در سونامی ژاپن باشم تا اینجا له شم...
پاسخحذفچهره ات شباهت عجیبی به Marion Cotillard داره!
پاسخحذفچه جالب! دومین نفری که اینو میگی ;)
پاسخحذفاز نوع نوشتن و حسي كه تو نوشته هات هست لذت مي برم .
پاسخحذففيلم و هنوز نديدم به محض ديدن حتما نظرم و مي نويسم.
خدا رو سوی قبله نمیشه پیدا کرد. خدا عشقه و مانند عشق باید از پس نگاه و لبخند و بوسه پیدایش کرد.
پاسخحذفعیدت مبارک آرزو جان. جوان و زیبا باشی هزار سال
شرم آوره اخراجی ها 1.2 میلیارد
پاسخحذفجدایی نادر از سیمین 450
مردم ذائقه عجیبی دارند
علی عزیز مثل همیشه باهات موافقم اصلا خدایی که فقط سوی قبله بشه پیداش کرد که خدا نیست...
پاسخحذفحسین جان چند تا نکته بگم:
پاسخحذفیکی اینکه من به آمار دروغی که گفته میشه اعتماد ندارم. برآورد من از چیزهایی که با چشم خودم دیدم، حداقل در تهران چیز دیگریست
دوم اینکه خیلی ها اصلا نمیدونن که این اخراجیها اصلا چیه. مثل چهارچنگولی، نصف مال من نصف مال تو و ... اونها هم خبر از ذائقه عجیب عام میداد
و در آخر باید بگم من هیچ توقعی نداشتم که شاهکار فرهادی بتونه رکورد اون فیلم سفارشی رو بزنه چون اصولا اینها اصلا قابل قیاس نیستند. اصلا نمیشه هجونامه یک چماقدارو با شاهکار استاد مقایسه کرد اما میخواستم فیلم فرهادی دیده بشه که خوشبختانه در قیاس با خیلی از فیلمهای ارزشمند دیگه یی که در سکوت کامل خبری اکران میشن و متاسفانه بدون هیچ استقبالی پایین کشیده میشن، از جدایی نادر از سیمین خیلی خوب استقبال شد
در همه جای دنیا فیلم های اول جدول فروش فیلم های کمدی و فانتزی و مخصوصه کودکانه. نمیشه از همه انتظار داشت فیلم های تلخ و عمیقی مثه جدایی نادر از سیمین و دوست داشته باشن. اگه فیلمی مثه جدایی پرفروش ترین فیلم ایران بشه باید به سلامت روانی مردمش شک کرد.
پاسخحذفسلام دوست من. آدرس وبلاگ من تغيير كرده و به سايت تبديل شده. لطفا در لينك ها اصلاح بفرماييد.
پاسخحذفhttp://www.homandavoodi.com/
سلام. دیگه به ما سر نمی زنی. وبلاگتم که به روز نمی کنی. چی به سر دوست داشتنت اومده؟
پاسخحذفعلی حاجی پور عزیز سلام:
پاسخحذفراستش دیگه دل و دماغ ندارم، انگیزه ندارم، حالم خوب نیست...
فكر نمي كنم حالت ديگه از من بدتر باشه ولي مي بيني كه دارم ادامه ميدم. دوست دارم دفعه بعد كه ميام يه نقد درست و حسابي ازت بخونم. منتظرم
پاسخحذفعيدت مبارك آرزو جان. گرچه از ياد تو رفته ايم ولي تو از ياد ما نرفته اي!
پاسخحذفعلی عزیز با معرفت سلام:
حذفسال نو مبارک و باید بگم که همیشه همیشه به یادتم. با هومن همیشه ذکر خیرت هست دوست عزیزم